روناک خانومروناک خانوم، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره

عشق مامان و بابایی روناک خانوم گل

روناک وقتی بیمارستان بود

1394/4/2 15:21
نویسنده : مامان
195 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزدلم اینجا عکساییه که تو بیمارستان بودی

                                  

مامان فدات بشه جیگرم برات کباب شده بود

نمی دونی اون  دو روز که تو بیمارستان بودی چقدر من سردرد گرفته بودم روز اول خودم بابا سرت بودم با اینکه خیلی سر درد داشتم ولی دلم نمی اومد تنهات بزارم تو خیلی کوچولو بودی روناکم تا فردا عصرش هم بالا سرت موندم غروب هر کار کردم نمی تونستم سر پا وایسم بخدا چشام داشت در میومد تازه عمل مرده بودم مامانی فدات واسه همین به بابایی گفتم مامان اعظمتو بیاره بیمارستان بالای سر تو تا من بیام خونه

وقتی اومد من رفتم خونه دستش درد نکنه مامان فریده ( مامان بابایی ) برام کباب درست کرده بود خوردم و  رفتم یه دوش گرفتم تا شاید یکم حالم بهتر بشه خواستم بخوابم وی همش دلم پیش تو بود به بابایی کفتم منوببر بیمارستان

دوباره لباس پوشیدم و اومدم بیمارستان وای وقتی دیدمت تو اون حال دوباره اشکام سرازیر شد دلم طاقت نداشت تو رو مرسض ببینم شکر خدا با دعای همه زدی تو که خیلی هم بالا بود 25 با دو روز بستری خیلی زود پایی اومد و به لطف خدا با 7.5 مرضص شدی

                                   

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)