روناک خانومروناک خانوم، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره

عشق مامان و بابایی روناک خانوم گل

روناک عزیزم اینجا یکسال و 10 ماه داری دخترم

روناک عزیزم  اینجا یکسال و 10 ماه داری دخترم چشمای تو خیلی معصومه مامان وقتی نگاهت  می کنم آرامش می گیرم عزیزم چند وقته پیش موهای قشنگت رو کوتاه کردم مامان اولش فکر کردم خوب می شه ولی بعد از اینکه کوتاه کردم خیلی پشیمون شدم دیگه هیچوقت موهاتو کوتاه نمی کنم عزیزم دختر قشنگم بخاطر وجودت واقعا از خدا تشکر می کنم بابایی میگه من هنوز باورم نمیشه که روناک دخترمونه اینقدر که تو ناز و دوست داشتنی هستی راستی دیگه کامل حرف میزنی جملات رو دقیق می گی و ومعنی حرفی رو که میزنی میدونی از سن یک سال و 9 ماهگی بود که تقریبا دیگه خوب حرف میزنی دخترگلم   ...
18 بهمن 1395

شهر بازی

روناک عزیزم 1 سال و 7 ماهه شده خدایا شکرت اولین بار بود با بابایی اوردیمت داخل استخر توپ و خیلی خیلی خوشت اومد و کلی بازی کردی همش میگی مامانی توپا, توپ , توپ یعنی منو ببر استخر توپ خیلی قشنگ هنوز رو میگی وقتی چیزی رو دوست داری نگاه تو چشام میکنی می گی هنیض و قند توی دلمه من آب میشه ...
2 آبان 1395

محلات

با مامان جون اینا رفتیم محلات خیلی خوش گذشت روز قبل هم عروسی پسر عمو سجاد من بود که رفتیم اراک و بعد همه رفتیم سرچشمه محلات و شما کلی توی آب, آب بازی کردیو خوش گذروندیم ...
2 آبان 1395

بدون عنوان

تابستون 95 و روناک خانوم 1 سال و 6 ماهش شده خدارو شکر می کنم بخاطر وجودت دخترم امروز همه اومدیم تفریح سراب گاماسیاب  خیلی خوش گذشت و شما هم کلی آب بازی کردی اینجا هم شیطونی کردی و روی کمر عمه پریسا نشستی ...
2 آبان 1395

عکس های دخترم

یک سال و 3 ماه یک سال و 5 ماه اینجا می خواستیم آماده بشیم بریم عروسی مامانی فدای اون خنده هات عزیزم ...
2 آبان 1395